ارگان كوچك ماهيچهاي است كه تقريباً به اندازة يك مشت بزرگسال حجم دارد. آن در قسمتي قرار گرفته است كه به نام فضاي توراسيك معروف است. كه دقيقاً بين دو ريه و بالاي ديافراگم قرار گرفته است. بطور متوسط قلب 75 بار در دقيقه در طول عمر يك فرد ميزند و بيش از 6500 ليتر خون را در روز پمپ ميكند. آن دو عملكرد اصلي دارد:
بنام خدا
آناتومی و فیزیولوژی
قلب يك ارگان كوچك ماهيچهاي است كه تقريباً به اندازة يك مشت بزرگسال حجم دارد. آن در قسمتي قرار گرفته است كه به نام فضاي توراسيك معروف است. كه دقيقاً بين دو ريه و بالاي ديافراگم قرار گرفته است. بطور متوسط قلب 75 بار در دقيقه در طول عمر يك فرد ميزند و بيش از 6500 ليتر خون را در روز پمپ ميكند. آن دو عملكرد اصلي دارد:
- به جريان درآوردن خون اكسيژن دار به بافتها از طريق جريان خون شرياني با فشار بالا
- پمپ كردن خون كم اكسيژن به ريهها از طريق جريان خون ريوي با فشار پائين
قلب از چهار حفره تشكيل شده است. دهليز چپ و راست; و بطن چپ و راست. دهليزها كوچكتر از بطنها هستند و ديوارة نازكتري دارند، اين به اين دليل است كه دهليزها بايستي بر يك فشار كمتري فائق آيند تا بتوانند خون را پمپ كنند. بطنها خون را در ميان جريان خون سيستميك و ريوي پمپ ميكنند و بنابراين بايستي آنقدر قوي باشند تا كه بتوانند بر مقاومت درون اين سيستمها پيروز شوند. سيكل قلبي مدت زماني است از پايان يك ضربه قلب تا انتهاي ضربه قلبي بعدي كه بوسيلة تغيير توالي در فشار و حجم مشخص ميشود. قلب منقبض (سيستول) و شل (دياستول) ميشود. در يك حدمتوسط ضربان قلب 70 بار در دقيقه، هر سيكل قلبي0.8 ثانيه طول ميكشد كه مرحله دياستول (0.52) کمی بيشتر از مرحله سيستول طول ميكشد. عملكرد دريچههاي قلبي در حفظ عملكرد قلبي مهم است. اگر دريچهها تنگ يا نارسا شوند، اين منجر به افزايش در كار قلب و از دست دادن كارآيي ميشود كه اگر درمان نشود، ممكن است باعث نارسايي قلبي شود. دريچههاي ميترال و آئورت بيشتر درگير ميشوند. در گذشته شرايطي مثل تب رماتيسمي و سيفيليس، علتهاي اصلي نارسايي دريچه ميترال بودهاند. در حالي كه امروزه هيپرتانسيون مزمن و آترواسكروز ميتوانند باعث نارسايي خفيف دريچه ميترال شوند. بسته شدن دريچه آئورت باعث يك بالارفتن مختصر در فشار آئورت ميشود، چون جريان رو به عقب خون به cusp هاي بسته شده، پس زده ميشود. كه اين به عنوان notch dicortic شناخته مي شود اين در اثر فشار شرياني قابل توجه است. ديوارة قلب يكي ديگر از فاكتورهاي مهم در عملكرد قلب است. آن از سه قسمت مجزا تشكيل شده است: اندوكارد (لايه داخلي)، ميوكارد (لايه وسطي)،پر یكارد (لايه خارجي). اندوكارد از بافت اندوتليال تشكيل شده است كه قلب را از درون ميپوشاند و دريچهها را نيز پوشش ميدهد. آن همچنين درون عروق بزرگ وارد شده به قلب و يا خارج شده از قلب را نيز ميپوشاند. صاف بدون اين بافت، يك جريان آرامي از خون را ميسازد و از توربلانس جلوگيري ميكند كه ممكن است به ديوارة رگها آسيب بزند. لايه ميوكارد از ماهيچههاي فوق العاده تخصصي يافته تشكيل شده است. ساختمان اين عضله، اين اجازه را ميدهد كه يك پتانسيل عمل را توليد كند (Cardiac impulse ). ميوكارد براي تأمين نياز انرژي خودش (تنفس هوازي) به اكسيژن وابسته است و عملكرد ميوكارد قوياً بوسيلة كمبود اكسيژن آسيب ميبيند. ميوكارد در قسمت بطنها ضخيمتر است كه نيروي كافي را براي پمپ كردن خون نياز دارد. نيروي انقباضي ميوكارد با درجه كشش فيبرهاي ماهيچهاي بطنها درست قبل از انقباض متناسب است. اين به قانون استارلينگ مشهور است كه ميتوان آن را با در نظر گرفتن باند الاستيك توضيح داد وقتي كه كشش بيشتر بر روي باندها بكار برده ميشود، برگشت قوي تري صورت ميگيرد وقتي كه رها ميشوند. وقتي كه بطن ها پر ميشوند، فيبرها دچار كشش ميشوند و انقباض بعدي رخ ميدهد. بنابراين در محدوديتهاي فيزيولوژيك هر چه بطنها بيشتر پر شوند نيروي انقباض بيشتري صورت ميگيرد و حجم بيشتري از خون بوسيلة بطنها پمپ ميشوند، به هر حال در بيماران نارسايي قلبي يا عملكرد ضعيف بطنها، وقتي كه حجم خون در بطن چپ (Preload) افزايش پيدا ميكند، برون ده قلبي كاهش پيدا خواهد كرد. اين به خاطر اين است كه بافت ماهيچهاي قلب ظرفيت آن را ندارد، (توانايي آن در كشش پيدا كردن) تا حجم ضربهاي را افزايش دهد. و نتيجه آن پمپ ناكافي خون به عروق ريوي و سيستميك است كه منجر به ادم ميشود. اگر Preload ، ماهيچه قلب را خيلي دچار كشش قرار دهد نيروي انقباضي كاهش پيدا خواهد كرد و ejection fraction كاهش پيدا خواهد كرد و باعث ميشود كه خون بيشتري در پايان سيستول در بطنها باقي بماند. پريكارد يك پوشش فيبروزي را دور بر قلب فراهم ميكند و آن را در قسمتي از توراكس فيكس نگه ميدارد وحتي يك محافظ فيزيكي و سدي براي عفونتها است. آن از يك لايه خارجي سفت فيبروزي و يك لايه سروزي نازك داخي تشكيل شده است. لايه فيبروزي به انبساط خيلي مقاوم است كه از گشادشدن حاد حفرههاي قلب جلوگيري ميكند و يك اثر حفاظتي را بر روي بطن چپ اعمال ميكند. لايه فيبروزي خود از دو لايه به نامهاي لايه احشايي و جداري ساخته شده است. لايه احشايي كه به اپيكارد معروف است، قلب و عروق بزرگ را پوشش ميدهد و پريكارد فيبروزي را از درون ميپوشاند. بين لايههاي احشايي و جداري فضاي بالقوهاي وجود دارد كه به فضاي پريكارد معروف است كه حاوي cc 30-50 از مايع سروزي است. اين مايع به عنوان لابريكنت عمل ميكند و وقتي كه قلب منقبض و شل ميشود، اصطحكاك را كم ميكند. مثل هر ارگان ديگر بدن، قلب نيازمند خون كافي است كه بتواند بطور موثر عمل كند. اين خود جدا از خوني است كه در قلب است. دانش دربارة جريان خون كرونري، براي دانستن فيزيولوژي انفاركتوس قلبي حياتي است. ميوكارد جريان خون خودش را از عروق كروزي راست و چپ دريافت ميكند كه شاخههاي ابتداي آئورت هستند كه در شياري در سطح قلب حركت ميكنند. شريان كروزي چپ خود به دو شاخه تقسيم ميشوند: شريان Left Anterior Descending (LAD) وشريان circumflex . LAD خون را به قسمتهايي از بطن راست و چپ و سپتوم بين بطني و Apex ميرساند. شريان circumflex در يك شياري است و خود تقسيم به شريان بطن چپ و دهليز چپ ميشود آن خون دهي دهليز چپ و ديوارة جانبي بطن چپ را به عهده دارد. شريان كروزي راست پشت شريان ريوي است و از قلب راست تا سطح پشتي كشيده ميشود كه خود به دو شاخة Right marginal و شاخه پشتي تقسيم ميشود.
اين اكسيژن و انرژي كافي را براي سلولهاي ميوكارد تهيه ميكند تا بتوانند يك عملكرد موثر داشته باشد. قلب حدود 250cc در دقيقه خون را دريافت ميكند كه بيشتر از همه ارگانهاي بدن اكسيژن مصرف ميكند. بيشتر خون در فاز دياستول به قلب ميرسد زيرا عروق كرونر در هنگام سيستول فشرده ميشوند. وقتي كه قلب نياز بيشتري به اكسيژن دارد، براي مثال، در هنگام ورزش عروق كرونر گشاد ميشوند و جريان خون به قلب بيشتر ميشود. خون بدون اكسيژن مويرگهاي قلب را از طريق وريدها ترك ميكند و بيشتر آنها سينوس كرونري را تشكيل ميدهند كه خود از طريق وريدهاي كوچك جلوي قلب به دهليز راست ميريزد.